پسر بد- - bad boy

پسر بد- - bad boy
این وبلاگ توسط یکی از دانش آموزان مدرسه ی تیزهوشان شهرکرد درست شده است. از این وبلاگ لذت ببرید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 36
بازدید ماه : 510
بازدید کل : 148991
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 66
تعداد آنلاین : 1



حامد پسرم تویی؟!

توخیابون یه مرد میانسالی جلومو گرفت , گفت:
آقا ببخشید مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه
من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا
این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید.
قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که
مادرته بابا,
اونم ابراز پشیمونی کرد و ...
رفتم داخل آسایشگاه پیر زن رو پیدا کردم
گفتم این امانتی مال شماس,
گفت حامد پسرم تویی؟
گفتم نه مادر
دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟
دلم نیومد این سری بگم نه گفتم آره
پیرزنه داد زد میدونستم منو تنها نمی ذاری!
شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار گفت دیدی پسر من نامهربون نیست؟
پرستاره تا اومد گفت شما پسرشون هستید؟
تا گفتم آره دستمو گرفت گفت
4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده باید تسویه کنید!
حالا از من هی غلط کردم و من پسرش نیستم و...
ولی مگه باور می کردن؟!
آخر چک و نوشتم دادم دستش
ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم 
اومدم از پیرزنه خدافظی کنم
تا منو دید گفت:
دستت درد نکنه رفتی بیرون به حامد بگو پرداخت شد پسرم بیا تو مادر!   :l


نظرات شما عزیزان:

دختری بااحساسات پسرونه
ساعت11:50---17 مرداد 1392
هههههه عجب پیرزنایی پیدامیشه
خوشمان آمد


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط میلاد 2000
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :